آذربایجان غربی رتبه نخست تولیدچغندر قند
یکی از محصولات مهم و استراتژیِک آذربایجان غربی ، چغنذر قند است بطوریکه این استان با تولید بیش از یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار تن چغندرقند در سال زراعی گذشته، رتبه اول را در این محصول، از آن خود کرده بود...
یکی از محصولات مهم و استراتژیِک آذربایجان غربی ، چغنذر قند است بطوریکه این استان با تولید بیش از یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار تن چغندرقند در سال زراعی گذشته، رتبه اول را در این محصول، از آن خود کرده بود...
آذربایجان غربی هم اکنون دارای رتبه برتر در تولید این محصول در کشور با عملکرد 53 تن در هکتار و نیز تولید بالای یک میلیون تن در سال است که امسال نیز پیش بینی می شود میزان تولید این محصول به یک میلیون و 400 هزار تن برسد...
سرهنگ پور علی فرماندهی انتظامی شهرستان نقده بیان داشتند
در یک عملیات موفقیت آمیز پلیسی مقدار 10طاقه پارچه خارجی و مقادیر زیادی البسه زنانه به ارزش یک میلیارد و 200میلیون ریال از دو نفر قاچاقچی در شهرستان نقده کشف و ضبط گردید .
مسابقات انتخابی تکواندوی شهرستان نقده برگزار شد .
به مسابقات استانی یک دوره مسابقه تکواندو با شرکت 37 ورزشکار در رده های سنی خردسالان؛نونهالان و نوجوانان در سالن ورزشی کبدی نقده برگزار شد.
بیش از یکهزار قطعه درنای خاکستری در تالابهاي شهرستان نقده فرود آمدند.
رئیس اداره حفاظت محیط زیست نقده گفت :براساس بررسيهاي بعمل آمده ومشاهدات عيني بيش از 1000 قطعه درناي خاكستري در چند روز اخیر وارد تالابهاي شهرستان نقده شده وشكوه وعظمت خاصي به منطقه بخشيده اند.
وی اضافه کرد :به منظور حمايت و حفاظت از اين پرندگان آسيب پذير ،گشتهاي شبانه روزي توسط يگان حفاظت محیط زیست نقده اجرا میشود.
فرامرز سفری افزود :درنا از پرندگان مهاجر وعبوري است كه همه ساله در اوايل بهار واواخر تابستان با هدف استراحت ،تغديه وتجديد قوا برای ادامه مهاجرت مدتي را در تالابهاي سلدوز ، حسنلو، آق قلعه،درنا گلي نقذه وسواحل جنوبي پارك ملي درياچه اروميه مي گذراند.
زيستگاه اين پرندگان بسيار زيبا نواحي شمال اروپاست كه با توجه به سردي هوا دراین نواحي در اواسط شهريور ماه به عرضهاي جنوبي وشمال آفريقا مهاجرت کرده ودر اوايل بهار به این مناطق باز میگردند.
این جلسه به ریاست فرامرزی و با حضور مسئولان ادارات مربوطه در محل اداره ثبت احوال برگزار گردید .
حسین هاشمپور رییس اداره ثبت احوال شهرستان نقده بیان داشتند که در 3ماهه سال جاری در شهرستان تعداد ولادت637-وفات167- کارت ملی هوشمند297- تعویض شناسنامه جمهوری اسلامی739 تعداد ازدواج245مورد و تعداد طلاق66مورد می باشد.
وی در خصوص قبرستانهای اهل سنت شهرستان بیان داشتند که به دلیل نبود غسالخانه در قبرستانهای اهل سنت اموات در مساجد شستشو داده می شود که با پیگیری فرماندار سابق مقرر شده که برای اهل سنت زمینی از طریق منابع طبیعی در اختیار انها قرار بگیرد که مجهز به غسالخانه باشد .
فرامرزی فرماندار شهرستان نقده در خصوص آمار افزایش طلاق تاکید کردند که باید این قضیه موشکافی و علت ها پیدا و راهکارهای مناسب جهت انسجام و استحکام خانواده ها از طریق حوزه های علمیه و مشاوران ، روانشناسان و اساتید دانشگاهها ارایه گردد .
وی در خصوص ازدیاد جمعیت نیز افزود: که با توجه به خطر پیری جمعیت کشور بر طبق فتوای مراجع باید ازدیاد جمعیت داشته باشیم تا مثل کشورهای اروپایی به پیری جمعیت مبتلا نشویم و کشور برای افزایش جمعیت 150میلیون نفری جا دارد.
یک دستگاه تانکر حامل سوخت در محور پیرانشهر - نقده واژگون و 20 هزار لیتر گازوئیل در اراضی کشاورزی این منطقه جاری شد.
مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی با اعلام این خبر افزود: کامیونی حامل 20 هزارلیتر گازوئیل که از مرز تمرچین وارد ایران شده بود در مسیر پیرانشهر به نقده در گردنه بایرام نرسیده به سه راهی " پسوه" واژگون و تمام محموله آن در زمین های اطراف تخلیه شد.
عباس نژاد گفت : سرعت زیاد و انحراف راننده از مسیر اصلی موجب واژگونی این کامیون شد.
پایانه مرزی تمرچین پیرانشهر در مرز مشترک با کشور عراق قرار دارد که در شمال غربی ایران و در جنوب آذربایجان غربی واقع شده و سالانه بسیاری از کالاها از این مرز وارد کشور و یا از آن خارج می شوند.
گفتنی است جاده های استان آذربایجان غربی نیز بادارا بودن پیچ های تند سهم کمی درتصادفات ندارد.
مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی گفت: دریاچه ارومیه به بزرگترین کانون کویرزایی در آذربایجان غربی تبدیل شده است.
حسن عبا س نژاد در نشست تشکلهای زیست محیطی شمالغرب کشور در ارومیه افزود: این کانون کویرزایی در چند سال اخیر بیش از 450 هزار هکتار از اراضی خود را از دست داده و تبدیل به شوره زار شده است.
وی با بیان اینکه شور شدن آب های زیرزمینی از معضلات اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه است که موجب تغییر اقلیم در منطقه می شود اضافه کرد: دریاچه ارومیه به تغییر اقلیم منطقه کمک کرده و آن را تشدید نیز می کند.
عباس نژاد بااشاره به اینکه ازمجموع 30 تالاب آذربایجان غربی شش تالاب بین المللی هستندگفت: از این تالابها هم اکنون تالاب های سه گانه"حسنلو، شورگل و یادگارلو" در لیست سرخ مونترو قرار دارند.
وی تاکید کرد: باید فرهنگ حفاظت از تالاب ها در جامعه نهادینه شود و سطح آگاهی کشاورزان و جوامع محلی نیز در این زمینه افزایش یابد تا مردم محلی حتی از حق آبه کشاورزی خود به نفع تالاب صرف نظر کنند.
نشست آموزشی تشکل های زیست محیطی شمال غرب کشور از به مدت 2 روز در ارومیه برگزارشد و با انجام بازدید های میدانی از تالاب ها و دریاچه ارومیه پایان یافت.
نخستین مسابقه جایزه بزرگ موسیقی عاشیقی در ارومیه با معرفی نفرات برتر پایان یافت.
در این مسابقه عاشیق علیرضا اباذری از خوی،عاشیق ربط علی علیزاده از ارومیه و عاشی علی قلیزاده از میاندوآب به ترتیب رتبه های اول تا سوم را کسب کردند و عاشیق ایوب نوزاد از ارومیه و عاشیق رضا پوینده از نقده در رتبه های چهارم و پنجم قرار گرفتند.
این مسابقه به همت کانون عاشیق های حوزه هنری آذربایجان غربی در دو نوبت صبح و عصر در سالن شیخ صفی الدین ارموی برگزار شد و در آن بیش از 25نفر از هنرمندان عاشیق از شهرستان های ارومیه، خوی، سلماس، نقده و میاندوآب با هم رقابت می کنند.
علیرضا نوروزی رئیس حوزه هنری آذربایجان غربی رشد و توسعه هنرعاشیقی ، کشف استعدادهای جوان و ترویج این نوع از موسیقی در میان نسل جوان را از اهداف عمده برگزاری این مسابقه هنری در استان عنوان کرد.
موسیقی عاشیقی در آذربایجان ریشه در آداب و رسوم و سنتهای مردم دارد و دارای پیشینه ای چند صد ساله است.
موسیقی عاشیقی اخیرا به عنوان میراث فرهنگی ناملموس به شماره 165در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
عاشق يا عاشيق فردی خوش قريحه ، شيرين بيان ، هنرمند ، خوش صدا و دارای ذوق شاعری است به عبارت ديگرعاشيق هم شعر می سرايد ، هم ساز می نوازد هم داستان نقل می كند و هم آواز می خواند .
آهنگهای عاشقی به گفته عاشيقها 72 آهنگ است ولی بعضی ها تا 144 آهنگ نيز گفتهاند كه به دستههای حماسی ، عشقی ، اخلاقی اجتماعی، وصف حال و روايت تقسيم می شوند .
در بخش حماسی، عاشقها با نواختن آهنگهای تند و مهيج مانند جنگ كوراوغلو ، دبل جنگی ، شاه سئونی و دويمه كرم اشعاری را از زبان قهرمانان آذربايجان ميخوانند و شنوندگان را به دفاع از آرمان های دينی - انسانی و وطن دوستی تشويق می نمايند .
تیم جایکا و کارشناسان وزارتخانه های جهاد و کشاورزی و نیرو از تالاب های آذربایجان غربی بازدید کردند.
تیمی از موسسه جایکای ژاپن به همراه مسولان وزارتخانه های جهاد کشاورزی و نیرو از دریاچه ارومیه و تالاب های اقماری اطراف آن بازدید کردند.
این تیم که از روز شنبه در ارومیه بسر می برد، با بازدید های میدانی از دریاچه ارومیه ، شرایط اکولوژیکی ، میزان آبهای ورودی ، تنوع زیستی سواحل و جزایر ، عوامل خشکی دریاچه و آثار و پیامدهای بحران آبی این زیست بوم را بررسی کردند.
این تیم در این دیدار در پی کسب اطلاعات و داده های بیشتری از شرایط حاکم بر حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.خانم اوکومورا : تیم ما اکنون در صدد جمع آوری اطلاعات پایه ای از وضعیت دریاچه ارومیه و اقدامات انجام شده است و در فروردین ماه نیز تیم دیگری برای ادامه مطالعات فعلی به آذربایجان سفر می کند.
در این دیدار کارشناسان محیط زیست و آب منطقه ای آذربایجان غربی به همراه دو تن از مسوولان وزارت خانه های نیرو و جهاد کشاورزی شرایط حاکم بر منطقه و عوارض ناشی از خشکسالی این زیست بوم بزرگ را برای تیم ژاپنی تشریح کردند.
ژاپنی ها در ادامه دیدار خود راهی پارک ملی دریاچه ارومیه شده و پس از تحقیق و بررسی های لازم عازم سد مخزنی حسنلو شدند و از نزدیک وضعیت تالاب حسنلو و تاثیرات سد مخزنی حسنلو بر روی دریاچه ارومیه و نیز کشاورزی منطقه را ارزیابی کردند.
این تیم بعد از سد حسنلو از تالاب یادگارلو و تالاب سولدوز نیز بازدید کردند و از نزدیک با شرایط زیستی حاکم بر این منطقه نیز آشنا شدند.
هم اکنون 85 درصد از پهنه آبی دریاچه ارومیه دومین دریاچه بزرگ شور جهان خشک شده است و پدیده های مختلف و خطرناک زیست محیطی ناشی از بحران دریاچه ارومیه مردم مناطق وسیعی از شمالغرب و حتی پایتخت را تهدید می کند.
حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ غلامررضا حسني معروف به «ملا حسني» يكي از روحانيون مبارز در آذربايجان است.
آذربايجان غربى منطقه اى است پر ماجرا كه در طول تاريخ بارها مورد تاخت و تاز آشوبگران داخلى و تجاوزگران خارجى قرار گرفته است.
چه بسا آبادي ها و مردم آن در اثر نبردهاى بىرحمانه از بين رفته اند. اما پس از فرو نشستن هر يورشى سربلند كرده و سازندگى و آبادانى جريان پيدا كرده است.
با پيروزى انقلاب اسلامى گروه و جمعيتى به نام مردم مظلوم كردستان اسلحه به دست گرفته و در صدد فتح اغلب شهرهاى اين استان برآمدند، اگر چه هيچوقت به مقصود پليد خود نائل نيامدند اما در حمله و تجاوز عده اى از اهالى منطقه كشته و مجروح شدند. چه خونهاى بىگناهان كه در اين ديار به زمين نريخته است.
دموكرات و كومله بعد از پيروزى انقلاب شهرهاى مهاباد، بوكان را متصرف و براى تسخير بقيه شهرها در تلاش بودند، ولى پايدارى و ايستادگى مردم مانع شد كه آنان به اهداف شوم خود برسند، لذا براى انتقام گرفتن از مردم اقدام به گلوله باران برخى از شهرهاى استان كردند.
چنانكه در هفتم ارديبهشت ماه 1361 محلات مسكونى زرندى و خيابان تختى شهرستان مياندوآب توسط ايادى دموكرات و كومله گلوله باران شد كه تعدادى از مردم شهيد ومجروح گرديدند.
باسقوط كلانتریها و اماكن نظامى ،اين استان جولانگاه برخى از گروهكهاى مخالف انقلاب اسلامى گرديده بود.
آنان به جاى همكارى و همراهى با انقلاب در صدد مقاومت در برابر حكومت نوپاى جمهورى اسلامى برآمده و با خلع سلاح پاسگاههاى ژاندارمرى و حمله به پادگان مهاباد و تخليه انبارهاى سلاح و مهمات پادگان پسوه و تسخير شهرستان اشنويه، نقده، بوكان و روستاهاى اطراف بر اوضاع مسلط شدند.
احزاب چپ در تاريخ 31 فروردين 1358 نيروهاى مسلح خود را به نقده برده و قريب بيست هزار كرد مسلح در وسط اين شهر ترك نشين به تظاهرات پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمين حاج شيخ غلامررضا حسني نقش بسیار مهمی را در اوایل انقلاب اسلامی در استان آذربایجان غربی که استان پرآشوبی بود ایفا کرد و وجود وی در آن زمان و امروز، مایه دلخوشی و قوت قلب مردم بوده است،مقاومت ایشان ومبارزات مسلحانه ملاحسنی مانع زیاده خواهی های تجزیه طلبان کردشدوازهمین روکینه ودشمنی ایشان رادردل دارندوبه تخریب چهره ایشان میپردازند.
تاریخ معاصر آذربایجان غربی با نام حجتالاسلام غلامرضا حسنی عجین شده و این مسئله در سایه مجاهدتها و فعالیتهای ایشان بوده است.
نُقل نوعی شیرینی را گویند که از شیره شکر و چیزهای نظیر دانههای معطر هل تخم گشنیز یا خلال بادام و مانند آن درست میکنند.خاستگاه اصلی این شیرینی ارومیه است.
نقل در طول تاریخ از عملیات دراژه زنی هر نوع خشکبار با روکش شکر حاصل میشده است که این امر حدود 25 سال پیش به کمک دستگاههای دراژه زنی از حالت دستی خارج شد و نقل امروزی در واقع محصول ماشینی نقلی است که سالها پیش با زحمت فراوانی به صورت سنتی تهیه میشد.
خاستگاه اصلی این شیرینی ارومیه میباشد و افزودن گرده گلهای بیدمشک ویژگی منحصربهفرد نقل ارومیه است که در هیچ جای دیگری امکان تهیه نقل با ویژگی بیدمشکی ممکن نیست.
ترکیبات به کاررفته درتولیدنقل
هسته نقل : گردو ( در نقل گردویی) خلال بادام ( در نقل خلالی بادام ) مغز پسته (در نقل پسته ای ) تخم های گیاهی ( مثل گشنیز و زیره ) نخود بوداده ( در نقل نخودی)
روکش سفید رنگ نقل : شکر سفید،شربت گلوگز
طعم دهنده :گرده گل بیدمشک( در نقل بید مشکی) ، گلاب غلیظ ، وانیل و سایر طعم دهنده های میوه ای در نقل های طعم دار مثل اسانس میوه جات، دارچین و زنجبیل
رنگ و طعم : گلیز میوه جات
امروزه علاوه بر خلال بادام ،سایر اقلام خشکبار مانند مغز گردو ،مغز پسته و بادام زمینی و نخود بو داده و غیره جهت تولید نقل استفاده میشود و اخیرا از تخم های گیاهی مانند گشنیز و هل و زیره نیز نقل هایی با خواص گیاهی و دارویی تولید می گردد اما به غیر از هسته نقل، بخش شیرین کننده در نقل شربت گلوگز و یا شکر سفید و یا شیره انگور و سایر انواع شیرین کننده ها می تواند مورد استفاده قرار گیرد اما شیرین کننده ها از آنجا که وقتی غلیظ شوند به نبات و یا شکری که سفت و خشک هست تبدیل میشوند بنابرین سرکه به شیرین کننده ها اضافه میشود که بتوان خاصیت شکر را تغییر داداما به غیر از مواد فوق آنچه نقل را بسیار خوش طعم میکند گرده گلهای بیدمشک می باشد که غیر از ارومیه در هیچ جایی از دنیا از آن استفاده نمی شود . گلاب و وانیل نیز جزو سایر عطر و طعم دهند ها استفاده میشود.
روش تولید
ابتدا شربت را تا 90 درصد غلظت جوشانده به آن سرکه افزوده میگردد در این مرحله طعم دهنده ها اضافه شده و سپس مغز گیاهی یا خشکبار( که در مورد نقل بیدمشکی قبلا در فصل بهار با گرده گل بیدمشک ترکیب شده است) در دیگ دراژه زنی با حرارت ملایم گرم شده سپس شربت به آرامی به مغز اضافه میگردد و به آرامی با دستگاه دم ، هوادهی میشود تا شیره اضافه شده خشک شود و این فرایند آنقدر ادامه میابد تا نقل به اندازه دلخواه در آید.
اشکال مختلف نقل
نقل بسته به شکل هسته مورد استفاده شکل ان را به خود میگیرد و بسته به میزان شیره استفاده شده ، طرز اضافه کردن شیره و میزان سرکه مورد استفاده دارای خلل و فرج میگردد گرانترین و با ارزشترین نقل نقلی هست که اولا هسته آن حاوی گرده بیدمشک باشد و ثانیا دارای خلل و فرج باشد به نحوی که هسنه درون آن دیده شود و میزان شکر استفاده شده از 7 برابر وزن هسته بیشتر نباشد یعنی برای تولید 30 کیلوگرم نقل حد اقل 4 کیلوگرم مغز استفاده شده باشد.
خواص
خواص نقل مربوط به خواص ترکیبات موجود در آن میباشد چراکه در فرآیند تولید نقل هیچ گونه فرآیند شیمیایی صورت نمیگیرد وترکیبات فقط تغییر شکل فیزیکی میدهند.
محسن رضایی در دانشگاه سراسری ارومیه با اشاره به اینکه مسئله مهم که من در کشور دنبال میکنم، مسئله اقتصاد و نحوه اداره کشور است، اظهار داشت: ما فرزندان امام و سربازان رهبری به صراحت اعلام میکنیم که این نحوه اداره کشور را قبول نداریم، اداره کشوری که نتواند فقر، بیکاری و گرانی را حل بکند در شأن ملت ایران نیست.
وی ادامه داد: یک بخش از مهمترین مشکلات ما در اقتصاد، مربوط به روابط اقتصادی است، مربوط به افراط و تفریطهایی است که ما در سیاست خارجی داریم.
رضایی در خصوص بحران دریاچه ارومیه، گفت: دریاچه ارومیه که از ذخایر ملی کشور است، باید با استفاده از راهکارهای مناسب و تعیین رژیمهای مناسب دوباره احیا شود.
وی ادامه داد: سدهایی که در اطراف دریاچه ارومیه بسته شدهاند، 17 درصد در خشک شدن این دریاچه سهم داشتهاند.
رضایی در خصوص تنظیم رژیم آبی برای دریاچه ارومیه، بیان داشت: با تنظیم این رژیم آبی که از برنامههای آینده من است تا 50 کیلومتر اطراف دریاچه ارومیه را شامل میشود و یک برنامه کنترلی برای بهبود وضعیت دریاچه ارومیه از این بحران است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان تأکید کرد: تقریباً کمی از کانال رودخانه ارس احداث شده است، اما چون روند احداث کند پیش میرود، احداث آن از اولویتهای کاری من خواهد بود.
منبع:خبرگزاری فارس
هرچندآقای رضایی سهم سدهادرخشکی این دریاچه را17درصددانستند،اماپرواضح است که این دریاچه ازرودخانه هاتغذیه میشود،و جلوورودآب به این دریاچه گرفته شده،آب پشت سدهابادریافت هزینه از کشاورزان دراختیارآنان قرارمیگیرد.
تاريخ وقوع زلزله:چهارشنبه، 28 فروردين 1392 در 07:35:03
2013-04-17 03:05:03
بزرگي زلزله:۲.۵
نوع بزرگي:MN
موقعيت رومركز زلزله: ۳۶.۹۷ شمالي و ۴۵.۲۶ شرقي
عمق: ۵ كيلومتر
عدم قطعيت مكاني: ۴.۳۵+/- كيلومتر در جهت شمالي - جنوبي۱۱.۱+/- كيلومتر در جهت شرقي - غربي
منطقه:استان آذربايجان غربي
فاصلهها:
10 كيلومتري نالوس، آذربايجان غربي
11 كيلومتري نقده، آذربايجان غربي17
كيلومتري اشنويه، آذربايجان غربي
568كيلومتري تهران، تهران
منبع این خبر:موسسه ژئوفيزيك، دانشگاه تهران
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
زلزله خيزي :
شهرستان نقده از نظر زلزلهخيزي و خطر زلزله در حد متوسط و پايين قرار دارد و تا كنون زلزلههاي كه موجب بروز خساراتي در اين شهرستان شود به ثبت نرسيده است.
خاكشناسي شهرستان نقده :
خاكهاي مطالعه شده در شهرستان نقده عمدتاً جزء خاكهاي كلاسه II و III است كه در بخشهاي مرتفع عمق خاك كم و در بخشهاي مسطح خاكها نيمه عميق تا عميق هستند به دليل وجود عوامل
بازدارنده گوناگون سطح براي كاربري زراعت آبي 61 درصد از وسعت شهرستان محدوديت شديد، 36 درصد محدوديت متوسط و 4 درصد محدوديت كم دارد. براي كاربري مرتع و چراگاه 58 درصد از مساحت شهرستان محدوديت شديد، 18 درصد محدوديت زياد و 24 درصد محدوديت متوسط دارد.
پوشش گياهي شهرستان نقده :
در سطح شهرستان نقده جنگلهاي طبيعي وجود ندارد تنها باقيمانده جنگلهاي غرب بصورت تكدرختي مشاهده ميگردد، درختان و درختچههاي مهم عبارتند از: بادام وحشي، نسترن وحشي، زالزالك، انجيروحشي و... ميباشد.
ولي پوشش گياهي غالب شهرستان پوشش مرتعي است كه از وسعت 99080 هكتاري شهرستان 46128 درصد به مراتع اختصاص يافته است. مراتع اين شهرستان از نوع مراتع ميان بند قشلاقي بوده و دامدارن منطقه جهت تعليف احشام در فصل تابستان از مراتع ييلاقي اشنويه استفاده مينمايند.
بررسي وضعيت طبيعي شهرستان نقده از لحاظ زيست محيطي و بررسي عوامل آسيب و تخريب:
كوهها و دشتها :
اهميت مناطق كوهستاني علاوه بر ارزش زيستگاهي از نظر آب و هوا و چشم اندازهاي طبيعي و پوشش گياهي درخور توجه بوده است البته مناطق كوهستاني و دشتها از جهات گوناگون قابل بررسي است ولي از نظر زيست محيطي به لحاظ تبديل و تخريب مراتع و چراي زود رس و بيش از ظرفيت نهايتاً در اثر دخالتهاي بي رويه انسان مورد تجاوز قرار گرفته و اختلالاتي در اين اكوسيستمها بوجود آمده است.
منابع آب شهرستان نقده :
آبهاي سطحي :
ـ رودخانه ها :
در شهرستان نقده رودخانه گدار جاري است كه اين رود همانند رودخانههاي استان در اثر تخليه فاضلابهاي شهري و صنعتي و تجاري دچار آسيب و تخريب گرديده است. قسمتي از آب اين رودخانه به سد مخزني حسنلو منحرف و نيز به دليل تغيير مسير رودخانه با احداث دايك در سالهاي 78 و 1377 توسط سازمان آب منطقهاي در نزديكي كوه بوغهداغي ومنطقه شكار ممنوع گروه قيط و مميند خسارت
فراواني ديده و يكي از عوامل آسيب آن دگرگوني در سيستم پوشش گياهي نيزار بوده كه درختچههاي گز جايگزين نيهاي منطقه شده است و همچنين گونههاي بومي آبزي آسيب جدي ديده است.
آبهاي زير زميني :
آبهاي زيرزميني شهرستان نقده با حفر چاههاي عميق و نيمه عميق ... بصورت غير مجاز از حد معقول
مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد و اين امر سبب كاهش آبهاي زير زميني شده است، بعلاوه تغيير ميسر رودخانه گدار كه تأمينكننده آب زيرزميني دشت نقده بوده و در فصول مختلف سال خشكيده و بر ميزان آبهاي زيرزميني تأثير منفي گذاشته است، چرا كه ملاحظات زيست محيطي در آن منظور گرديده است .
ـ سدها :
سد حسنلو برروي تالاب بين المللي حسنلو (شورگل) توسط سازمان آب منطقه استان آذربايجان غربي احداث شده است. آب اين سد از رودخانه گدار از طريق كانالي بطول 15 كيلومتر تأمين ميگردد. با اختلاط آب تالاب با آب شيرين رودخانه گدار از شوري آب كم شده و غلظت آن به غلظت آب رودخانه تغذيه كننده نزديك شده و باعث تغييراتي در اكوسيستم اين سد شده و گونههاي جمعيتي پرندگان در دوساله اخير دستخوش تغييراتي شده است . سرنوشت تالاب در آينده چه خواهد شد هنوز معلوم نيست. در هر صورت هم اكنون اين محل بعنوان تالاب بينالمللي بوده و در سال (81) بعنوان منطقه شكار ممنوع به تصويب رسيده است.
ـ تالابها :
در سطح شهرستان نقده تعداد تالابها نسبت به ساير شهرستانها زياد بوده از جمله آنها : تالابهاي بين المللي حسنلو ، درگه سنگي، يادگارلو، تالاب سلدوز و تالاب شيطان آباد ميباشد. بطوري كه در قسمت سدها اشاره شد يكي از تالابهاي مهم منطقه تالاب بين المللي حسنلو (شور گل) بدون ارزيابي زيستمحيطي روي تالاب ديواره خاكي احداث و به نام سد حسنلو نامگذاري شده و قسمتي از تالاب در قسمت جنوبي سد بيرون از آن واقع شده و در حقيقت از نظر اكولوژيكي هر دو قسمت آسيب ديده است. فزون بر آن احداث زهكشي از پايين دست سد كه از كنار تالاب بين المللي يادگار لو گذشته و پس از عبور از كوههاي شرق به تالاب يادگارلو (شمال تالاب) رسيده است علاوه بر خشكاندن اين تالاب بعلت نزديكي با تالاب بينالمللي درگه سنگي (خدر حاجي) سبب خشكشدن اين تالاب نيز گرديده است. درواقع اقدام بدون مطالعه سازمان آب منطقه موجب بهمخوردن تعادل اكولوژيك و روابط جاندارن گرديده است. محل زيست و تخمگذاري انواع پرندگان نادر از قبيل قو، اردك سرسفيد و ساير پرندگان به مخاطره افتاده و تالاب را ترك نمودهاند و ديگر پرندهاي مشاهده نميگردد.
تالاب سلدوز با نام قبلي جهود آباد در محل ريزش زه آب سد حسنلو واقع و حفاظت محيط زيستآذربايجان غربي با ايجاد (دايك)، (ديواره خاكي) در مسير محل ريزش آب به درياچه و بر وسعت تالاب قبلي افزوده شده ولي كشاورزان هنگام سمپاشي مزارع خود از تالاب براي شتشوي مخازن سمپاشي و پركردن آب براي مخلوط كردن با سم از آب آن استفاده ميكنند كه مقادير قابل توجهي سم بطور مستقيم به درون تالاب ميريزد البته اين مسئله در خصوص تالاب حسنلو نيز صادق است حاشيه تالاب سلدوز ميدان تير ارتش بوده و از اين طريق نيز تالاب آسيب ميبيند.
پوشش گياهي شهرستان نقده :
ـ جنگلها و مراتع :
در مساحت بزرگي شهرستان نقده كليه گياهان جنگلي از بين رفتهاند چراي مفرط به تدريج بهترين
گونههاي علوفهاي را نابود كرده است. فقر مناطق كوهستاني از حيث پوشش گياهي شديداً وضع جريان آب را مختل ساخته و دامنه فرسايش به حدي توسعه يافته كه غالب خاكهاي جنگلي و مرتعي قديم بكلي از بين رفتهاند تقريباَ در كليه نقاط سنگهاي تحتالارضي ظاهر شده است و اراضي بطور عميق فرسايش يافته و بصورت خندق و گودال درآمده اند و نميتوان به تجديد حيات جنگلي آن اميدوار بود. غالب گياهي شهرستان نقده مرتعي بوده و تعداد 267250 واحد دامي در طول سال از مراتع تغذيه مينمايند اين در حالي است كه مراتع مذكور تنها جوابگوي 45890 واحد دامي در طول يك دوره چرايي سه ماهه ميباشند. فشار فرآيند مازاد بر ظرفيت بر روي مراتع اعم از ييلاقي و قشلاقي در شرف نابودي و سير قهقرائي است.
ـ بررسي عوامل آسيب و تخريب جنگلي :
تخريب جنگلها در اين شهرستان به سالهاي دور بر ميگردد و تنها آثار باقيمانده آن بصورت پراكنده در محور نقده به پيرانشهر مشاهده ميگردد كه نشان از جنگلهاي منطقه بوده است ولي در اثر دخالتهاي متعدد عوامل انساني و طبيعي از بين رفتهاند.
ـ بررسي عوامل آسيب و تخريب در مراتع :
با افزايش جمعيت انساني به جمعيت دامي نيز افزوده شده است و با بهرهبرداري بيرويه از اراضي مرتعي از جمله چراي مفرط و بيش از ظرفيت حذف و تبديل اراضي مراتع مرتعي به زمينهاي غلات و حبوبات و بوته كني، مراتع آسيب جدي ديده و تخريب يافته است و در اثر بارندگيها رودخانه گدار طغيان كرده و ضمن حمل رسوبات و ورود به بستر درياچه اروميه به روستاهاي پايين دست و زمينهاي زراعي خسارتي به بار ميآورد.
ـ گونه هاي گياهي در حال انقراض شهرستان نقده :
در غالب شهرستانها گونههاي گياهي جنگلي در حال انقراض مشابه بوده و در شهرستان نقده يك نوع بادام كوهي كه بادامچه نيز گفته ميشود و مخصوص اين منطقه بوده و ساير مناطق استان به
چشمنميخورد، نام علمي : Amygdalus kotsehyi
ـ گونه هاي گياهي كمياب شهستان نقده :
از گونههاي كمياب كه به عنوان منبع ژنتيكي محسوب ميشود و بايد مورد حفاظت قرار گيرد بادام كوهي منحصر به فرد Amygdaluskotsehyi، ارس يا سرو كوهي، گلابي وحشي، كنگر وحشي، چاوداروحشي و انواع گياهان خوش خوراك مرتعي كه در بين مزارع مانده است.
تصويري از نوعي بادام كوهي منحصر بفرد در دامنة كوههاي نقده
تپه باستانی حسنلو به همراه مهمترین اثر مکشوفه آن یعنی جام "زرین حسنلو" با قدمتی بیش از هشت هزار سال قبل از میلاد مسیح در نقده استان آذربایجان غربی نمادی از تاریخ کهن،این منطقه است.
دهکده حسنلو را چند روستای دیگر مانند نگینی در بر گرفتهاند و تپههای باستانی زیادی پیرامون تپه حسنلو را فرا گرفتهاست و گویا هنگام آبادی حسنلو و تمدن عظیمش تمدنهای دیگری نیز با این تپه در تماس بوده و همدوره تمدن حسنلو به وجود آمدهاند.
وجود تپههای باستانی دیگر حکایت از این دارد که اقوام ساکن در حسنلو با اقوام ساکن در تپههای اطرافش از یک تیره بوده و با هم داد و ستد و ارتباط داشتهاند که از جمله این تپهها میتوان به تپه باستانی پسدلی، حاج فیروز، تابیه، عقرب تپه، تپه کوییک، میرآباد، ساخسی تپه، نظام آباد و محمدشاه که به فاصلههای مختلف از یکدیگر و به فاصله دو کیلومتر تا شعاع 15 کیلومتر از تپه حسنلو قرار گرفتهاند.
تپه حسنلو تپه بزرگ و مدوری به قطر تقریبی 285 تا 250 متر و ارتفاع 20 متر از سطح رودخانه گدار «گئدرچای» است، این تپه بین دو دهکده امینلو و حسنلو از طرف مغرب و مشرق قرار گرفته است.
بر اساس دادههای باستانشناسی این تپه در 10 دوره مورد سکونت قرار گرفته و ضخامت لایههای هر دوره معلوم است که دوره دهم که قدیمیترین دوره سکونت حسنلو به حساب میآید، مربوط به هزاره ششم تا هزاره سوم قبل از میلاد است و این دوران از دوره ابتدایی سنگی آغاز و تا دوره باستانی، مادها و دوره اسلامی ادامه مییابد.
دورتا دور قلعه را دیواری به قطر سه متر و ارتفاع هفت متر فرا گرفته بوده و در سراسر این دیوار برجهای مربع شکلی به فاصلههای 30 متر از یکدیگر و به ابعاد 10 متر در 10 ساخته شده بود و ارتفاع برجها به درستی معلوم نیست.
با احتساب هر 30 متر یک برج، تقریبا محل هفت برج در روی دیوار دفاعی قلعه روشن میشود و طرز قرار گرفتن برجها در میان دیوارها طوری بوده که سه متر از طول برج داخل دیوار و پنج متر آن خارج دیوار و دو متر آن در سوی دیگر دیوار (داخل قلعه) قرار داشته و از این برجها برای حفاظت قلعه استفاده میشده است.
در جانب ورودی حیاط، مجموعهای از بناهایی مانند تالار بزرگ یا معبد و تعدادی اتاقهای متصل و مربوط به هم قرار داشته و در این میان معبد بیش از دیگر بناها قابل توجه است این پرستشگاه یا معبد دارای سقف و ستونهای چوبی بود و بیش از 30 متر طول و بیش از پنج متر عرض داشته است.
در دژ حسنلو، اتاقهایی نیز به انبار و آشپزخانه و اسلحهخانه اختصاص داشته است از اسلحهخانه که معلوم نشده کارگاه اسلحهسازی یا محل نگهداری جنگافزار بود، مقدار زیادی شمشیر و سه نیزه آهنی کشف شده است.
در اطراف غربی حیاط، حدود ۱۵ باب اتاق بزرگ و کوچک وجود داشته و جام زرین حسنلو در یکی از اتاقهای همین قسمت کشف شده است.
بناهای شمالی حیاط مرکزی گویای جایگاه ویژه زنان و کنیزان بوده است چون در این قسمت مقدار زیادی جعبههای ویژه نگهداری وسایل آرایشی چون سرمه دان و وسمه دان استخوانی یافت شده است.
از تپه باستانی حسنلو در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۵۸ طی حفاریهای باستانشناسان ایرانی و آمریکایی انواع و اقسام ابزار و ادوات جنگی مانند شمشیر، خنجر، نیزه، سرنیزههایی از جنس مفرغ و آهن به همراه هزاران ظروف سفالی و اشیای استخوانی سنگی سفالی، شیشهای و فلزی گوناگون که هر یک دارای ارزش تاریخی، باستانی و هنری هستند، کشف شده است که در موزههای ایران باستان، آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای جهان نگهداری میشود.
در سال 1336 کاوش علمی و تخصصی تپه باستانی حسنلو را هیئت حفاری و کاوش مشترک ایرانی -آمریکایی آغاز کرد و در این حفاری و کاوش، از خرابه ها شهر، دژی از زیر خاک بیرون آمد که به عقیده باستان شناسان متعلق به قوم "ماننا" است.دیوارهای این بناها و منازل و معابد آن با پایه های سنگی ساخته شده و در بالای آنها از آجرهای بزرگی به طول،40 عرض 23 سانتیمتر و ضخامت 14 سانتیمتر استفاده شده است. در قسمت حفاری شده این تپه، ویرانه های شهر یا دژی دیده می شود که از دو بخش عمده تشکیل شده است.
تپه باستانی حسنلو یکی از مهمترین اماکن باستانی و تاریخی ایران و جهان به شمار می رود و باستان شناسان ایرانی و خارجی قدمت آن را حدود 800 تا 1400 سال قبل از میلاد تخمین زده اند. حدس دیگر آن است که آثار مربوط به ویرانه های تپه حسنلو در 700 یا 650 سال قبل از میلاد به آتش کشیده شده است.
جام زرین حسنلو
مهمترین اثر مکشوفه تپه باستانی حسنلو که اهمیت ویژه ای در جهان و باستان شناسی دارد، جام طلایی حسنلو است. وزن این جام 950 گرم، بلندای آن 21 سانتیمتر، قطر آن 25 سانتیمتر و محیط لبه آن 61 سانتیمتر است و در موزه ایران باستان تهران نگهداری می شود.
این جام اثر کاملا خیره کننده ای است، زیرا بیش از حد ظریف کاری داشته و فاقد ترکیب مجلل است.
قدمت جام طلایی کشف شده از تپه حسنلو در حدود 800 سال قبل از میلاد مسیح است، بر روی بدنه این جام معروف، نقش های بسیاری حک شده است که احتمالا داستان حماسی را روایت می کنند.
اوخشامالار اؤلوم و تراژدی ایله باغلی یانیقلی ، نیسگیللی شعرلردیر . بونلار عوموما یاس مراسیمینده اوخونار . بیر پارا آغیلار فورم باخیمیندان بایاتی كیمیدیر و اونو بایاتیدان آییران جهت ایسه اونون غملی، كدرلی مضمونودور.
آغیلارین بیر سیراسی ایسه نثز پارچالاریدیر مثلا وفات ائدن دؤیوشكن گنج اوغلان اولورسا آغینین باشلانقیجیندا بئله سؤزلر اوخویارلار:
وئردین ، دوشمنینه دیرسك گؤستردین ، قنیمینینه قان اوتدوردون، …. آلتی نین بئدوو
آتینا ، چیینی نین سوزن توفنگینه، تركی نین خورجونونا، آغزینین كسرلی سؤزونه آنان
قوربان یا خود تزه گلینه بوخچادا قالان پالتارلاریوا آنان قوربان
دده قورقود كیتابیندا دا آغیلارا راست گلمك اولور،
وای آل دوواغیم ییه سی
وای آلنیم باشیم اومودو
وای شاه أیگیدیم
دویونجا اوزونه باخمادیغیم خانیم أیگیت
هارا گئتدین،منی یالقیز قویوب؛ جانیم أیگیت .
گؤز آچیبان گؤردوگوم،
كؤنول وئریب، سئودیگیم
بیر یاسدیقدا باش قویدوغوم
یولوندا اؤلدوگوم،قوربان اولدوغوم
وای قازان خانین ایناغی،
وای قالین اوغوزون ایمرنجیسی بئیرك.
آغاجدا خزل آغلار،دیبینده گوًزل آغلار.بئله اوغلو اؤلن آنا،سرگردان گزر آغلار
كوچه ده خونچا گئدر،ایچینده نیمچه گئدر.عالمین گولو گئتسه،بیزیمكی قونچا گئدر.
آغلایان باشدان آغلار ،كیپریكدن ،قاشدان آغلار،قارداشی اؤلن باجی،دوروب،اوباشدان آغلار.
هر یئرده دومان گوًرسم،غوصه یه یانان گوًرسم،اورك یانار،آلیشار،اوجا بوی جاوان گوًرسم.
قیزیل گول كولدا قالدی،درمه دیم كولدا قالدی.دوشمن ائوین ییخیلسین،گوًزلریم یولدا قالدی.
گوًرونن داغلار ایمیش،اوستونده باغلار ایمیش.آنا بالادان آیری،نه یامان آغلار ایمیش.
گوًزوم قالدی یولوندا،قان دوردو ساغ –سولوندا.بالا آنان اؤله یدی،یارا واردیر قولوندا.
آهولار تك ملرم،اوزه قان یاش الرم.قانا باتمیش بلگین،گاه آچیب،گاه بلرم.
هیجرینده آغلارام من،عالمی داغلارام من.اوتاغیوین قاپیسین،هی آچیب،باغلارام من.
بولبول گولشنه گلدی،نه گلدی ،منه گلدی.منی گوًرنلر دئییر:اوغولسوز ننه گلدی.
داغلار داغیمدیر منیم،غم اویناغیمدیر منیم.دیندیرمه قان آغلارام،یامان چاغیمدیر منیم.
كؤینگیوی یومارام،ایسلاتمارام،یومارام.بوش یئریوی گؤرنده،گؤزلریمی یومارام.
عزیزیم اولو داغلار،چشمه لی ،سولو داغلار.بوردا بیر ایگید اؤلوب،گوًی كیشنر بولود آغلار.
من اؤلدوم آغلاماقدان،
باغا سو باغلاماقدان.
باغدا یارپاق قالمادی
یاراما باغلاماقدان
اوتای بوتایا باخار ،
آراسیندان چای آخار.
چیخسین منیم گؤزلریم
سنسیز دونیایا باخار
آناسی یانار آغلار،
حریفی قانار آغلار.
آنا دئییر گؤورچین
تابوتا قونار آغلار .
معاون مدیر کل اداره ورزش و جوانان آذربایجان غربی گفت: 35 هیئت ورزشی در شهرستان نقده در حال فعالیت است.
کیومرث پورایراندوست پیش از ظهر امروز در دیدار با فرماندار نقده، اظهار داشت: شهرستان نقده یکی از قطبهای ورزشی کشور به شمار میرود که ورزشکاران زیادی را تربیت و تحویل جامعه ورزشی استان داده است.
وی تربیت ورزشکاران و قهرمانان ملی و بینالمللی در این شهرستان را افتخار استان دانست و تصریح کرد: فعالیت مستمر هیئتهای ورزشی نیز زمینهای فراهم آورده تا فعالیت ورزشکاران در این شهرستان بیشتر از سایر نقاط باشد.
معاون مدیر کل اداره ورزش و جوانان آذربایجان غربی با اشاره به فعالیت 35 هیئت ورزشی در نقده، ادامه داد: فعالیت این هیئتهای ورزشی زمینهای فراهم کرده تا بتوانیم با قوت بیشتر در این زمینه فعالیت کنیم.
این مسئول با اشاره به مشکلات پیش روی هیئتهای ورزشی خاطر نشان کرد: با مدیریت و برنامهریزی صحیح میتوان این مشکلات را رفع کرد.
پورایراندوست افزود: با توجه به ادغام سازمان ملی جوانان و وزارت ورزش و گستردگی مسئولیت اداره ورزش و جوانان استان نباید از جوانان و مسائل آنها غافل بمانیم و لازم است تا در این زمینه جوانان را برای مشارکت بیشتر ترغیب کنیم.
وی با اشاره به فعالیتهای چشمگیر این اداره کل اعلام کرد: نیمه نخست امسال 18 نفر از جوانان شهرستان به اردوهای تیم ملی در رشتههای مختلف دعوت شدهاند.
سولدوز : سولدوز نام محال و منطقهي جنوب استان آذربايجانغربي (جنوبغربي درياچه اورمو) ميباشد. - كه در حدود 9000 سال سابقه باستاني دارد - و تقربياً 700 سال قبل، اين منطقه نامگذاري شده است. وجه سولدوز به عنوان نام منطقه، در دوره ايلخانان از نام «امير چوپان سولدوز» گرفته شده و نيز سولدوز، نام يكي از ايلات تورك هم ميباشد همچنين در نقشههاي كتب تاريخي قبل از اين دوره، از اين منطقه به نام «نَريز» ؟!N`riz نيز ياد شده است. سولدوز Sulduz مرکب از واژه سو + اولدوز، سیاره / ستاره آب (تیر) و به معنی سو (آب) و اولدوز (ستاره) میباشد.
محال سولدوز در سابق يكي از ولايات اربعه (ارومي، خوي، سلماس و سلدوز) غرب آذربايجان محسوب ميشد و گستره و نفوذ حكومتي اين ولايت و حاكم آن، علاوه بر سولدوز، شامل: اوشنويه، خانا (پيرانشهر)، بوده و حاكم سولدوز در دوره قاجار، گاهي به امور ساوجبلاغ (مهاباد فعلی) هم رسيدگي ميكرد.
ناغادی : ناغادی Na.adey یا همان شهر نقده فعلی، شهری است در جنوب آذربایجان غربی. کلمه نقده (ناغادی) از واژه نُقدای، نوقَدای یا نوغَدای و «نوغا دای» گرفته شده است.
نام شهرستان نقده (يا منطقه) در گذشته ولايت سولدوز بود و در اسناد تاريخي نيز به عنوان سولدوز ياد ده است و همچنين در اسناد مربوط به دوره قاجار از شهر نقده نيز به عنوان «نوچهده» يا همان «نُقداي» (نوغاداي) / ناغادئي ياد شده است و نوغاداي(نوغاتاي) نام يكي از سرداران عصر ايلخانيان محسوب ميشود،
عیسی یگانه
آیا می دانید که آذربایجان زادگاه اولین چاپخانه، ترجمه اولین کتب خارجی، نخستین رمان، ادبیات کودک، نخستین کتابخانه عمومی، اولین شعر نو، اولین سینما، اولین نمایشنامه و تئاتر، اولین عکاسی، نخستین دانشگاه پزشکی، اولین دانشکده پرستاری و مامایی، نخستین کارخانه ها، نخستین انجمن زنان و اولین حق رأی به زنان، نخستین شهرداری، آموزش و پرورش نوین، نخستین مدرسه کرو لال ها، اولین مدرسه نابینایان، نخستین کودکستان و ... در ایران بوده است؟ شاید انتخاب تبریز به عنوان یک ولیعهدنشین در زمان قاجاریه نیز به خاطر همین پتانسیل استثنایی ملت آذربایجان بود . مؤسس اولین مدرسه به سبک نوین در ایران، میرزاحسن خان رشدیه بود که در همین راستا کتابی به اسم "وطن دیلی" نوشت که در سال 1312 قمری در تبریز چاپ شده است. سرزمین آذربایجان، دانشمندانی چون پروفسور لطفی زاده واضع تئوری فازی، پروفسور حسین جوان از مخترعین لیزر، پروفسور جواد هیئت و پروفسور یحیی عدل از پیشگامان جراحی مدرن در ایران، پروفسور هشترودی را به جامعه علم و دانش معرفی کرده است. از مورخین و ادبیات شناسان معاصر ملی ترک نظیر پروفسور جواد هیئت، پروفسور ذهتابی، رحیم رئیس نیا، صمد سرداری نیا و ... نیز نام بردن لازم است. آذربایجان مهد انقلاب مشروطه نیز بوده است که در زمان خود حرکتی بسیار مترقی محسوب می شد. حرکات آزادی خواهانه ای دیگر چون قیام شیخ محمد خیابانی، حکومت 21 آذر 1324 نیز از سرزمین آذربایجان برخواسته است. آذربایجانی ها در انقلاب اسلامی نیز بین ملت های ایران پیشرو بودند. آذربایجانی ها در اکثر جنگ های بین ایران و كشورهای دیگر چون جنگ چالدران، جنگ های ایران و روسیه پرچم دار جبهه بودند. در جنگ ایران و عراق نیز همت لشکریان آذربایجانی و دفاع از مرزهای کشورمثال زدنی است. آذربایجانی ها علاوه بر پرچمداری حرکات و نهضت های روشنفکری و آزادی خواهی در ایران و دلاوری و فداکاری در جبهه های جنگ، در صحنه های ورزشی نیز همیشه برای کشورمان افتخارآفرینی کرده اند. |
درياچه اروميه وضعيت اسفباري داردتااندازه اي كه مسئولان به اين نتيجه رسيده اندكه ديگرنمي توان به حرف وشعاربسنده كرد. دركميته منطقه اي مديريت درياچه اروميه،نمايندگان جهادكشاورزي،سازمان حفاظت محيط زيست ووزارت نيروبه اين جمع بندي رسيده اندكه ازمجموع 7ميلياردمترمكعب آبي كه سالانه درحوضه آبريزاروميه جاري مي شود3/1ميلياردمترمكعب آن بايدبه درياچه اروميه واردشود(ميزان ورودآب رودخانه هابه اين درياچه صفراست.). اكنون مهمترين پرسش اين است كه چگونه مي توان اروميه وشهرهاي ديگراستان هاي همجواروحتي كشورهاي همسايه راازخطرريزگردهاي نمك نجات داد؟ بررسي معضل موجودوجمع بندي نظرات كارشناسان وصاحب نظران،نشان مي دهدراهكارهاي ذيل مي توانددرنجات درياچه اروميه موثرباشد: -باتوجه به وضعيت بحراني اروميه،نخستين قدم بازكردن دريچه سدهابه روي اين درياچه مي باشد. -آنچه اروميه رابه وضعيت امروزي مبتلاكرده،سوءمديريت منابع آب وخاك درمنطقه است.ازاين رو،ضروري است هريك ازنهادهاي ذيربط به تعهدات خوددرحوضه مديريت آب وخاك اقدام كنندوتقصيررابرگردن خشكسالي وشرايط آب وهوايي نياندازندچراكه اگرقراربودخشكسالي عامل اين معضل شود،درياچه وان تركيه كه درفاصله بسياركمي نسبت به درياچه اروميه واقع شده نيز خشك مي شد. -وزارت نيروعلاوه بربازكردن دريچه سدها،زمينه ورودحقابه درياچه اروميه رافراهم سازدواجازه دهدكه آب رودخانه هاوارددرياچه اروميه شود. -انتقال آب به درياچه اروميه باهمه انتقاداتي كه برآن وارداست مي تواندبه عنوان آخرين راهكارموردتوجه قراربگيرد. سخن آخر:انتظارمي رودمسئولان ذيربط اعم ازوزارت نيرو،وزارت جهادكشاورزي وسازمان محيط زيست باهماهنگي وبه دورازبخشي نگري به تعهدات خوددرقبال درياچه اروميه عمل كنند. ازنمايندگان مجلس هم انتظارمي رودخشك شدن درياچه اروميه رامعضلي ملي بدانندوبااين رويكرد،رفع اين معضل راوجهه همت خودقراردهند. |
قلعه جمهور معروف به دژ بابک در 50 کيلومتري شمال شهرستان اهر و در ارتفاعات غربي شعبهاي از رود بزرگ قره سو قرار دارد؛ منطقهاي که به نام کليبر معروف است. دژ بابک خرمدين، دژي است بر فراز قله کوهستاني در حدود 2300 تا 2700 متر بلندتر از سطح دريا. اطراف اين قلعه را از هر طرف درههاي عميقي با 400 تا 600 متر عمق فرا گرفته است و تنها از يک سو راهي باريک و صعب العبور جهت دسترسي به اين قلعه وجود دارد. قلعه بابک که به نامهاي قلعه بابک، دژ بابک، بذ و قلعه جمهور هم معروف است.
مسافت راه كليبر به قلعه با اينكه از 3 كيلومتر تجاوز نمي كند ولي بسيار دشوار است و به هنگام عبور بايد گردنه ها و گذرهاي خطرناكي را پشت سر گذاشت. قبل از رسيدن به دروازه قلعه و ورود به بناي مستحكم دژ بايد از معبري عبور كرد كه به صورت دالاني است و از سنگ هاي منظم طبيعي شکل گرفته و تنها گنجايش عبور 1 نفر را دارد و دو نفر به سختي مي توانند از آن بگذرند. فاصله اين معبر تا باروي قلعه در حدود 200 متر است و مقابل آن قرار دارد. از همين نقطه است كه صعوبت راه و ابهت خاص اين قلعه رفيع و موقعيت خيره كننده آن بيننده را به اعجاب وا مي دارد. امتداد بصري معبر در نهايت به دروازه قلعه ختم مي شود و دقيقاً در راستاي آن قرار دارد كه باعث مي شود ورود هر تازه وارد و سپاهي و غيره از طريق دو برج ديده باني در سمت دروازه ورودي قابل رؤيت باشد.
براي نفوذ به داخل تنها راه ورود دروازه اصلي است و از كوهستان امكان وارد شدن به قلعه وجود ندارد. با گذر از دروازه ورودي و پشت سر گذاشتن بارو، جهت رسيدن به دژ اصلي بايد از گذرگاهي باريك كه حدود 100 متر صعود از ارتفاع را نيز به همراه دارد گذشت تا به مدخل ورودي قلعه رسيد، مسيري صعب العبور كه از يك سمت مشرف به دره اي است با جنگل هاي تنگ و ژرفايي در حدود 400 متر كه به صورت تيغه و ديواره تا قعر دره ادامه دارد.
در تكيه گاه هاي طبيعي اين ديواره ها و چهار جهت بنا چهار جايگاه براي ديده بان ها به صورت نيمه استوانه ساخته شده اند. اينها مقر كوه بانيه ها و سربازاني است كه هر جنبنده اي را تا كيلومترها دورتر، از فراز دره ها و كوهپايه ها زير نظر مي گرفتند. پس از صعود، براي ورود به دژ اصلي از مدخل ديگري با پلكان هايي نامنظم بايد عبور كرد. طرفين مدخل دژ، به وسيله دو ستون كاذب مشخص شده است.
بناي دژ كه دو طبقه و سه طبقه است که پس از ورودي قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلي وجود دارد كه اطراف آن را هفت اطاق فرا گرفته است، اطاق هايي كه به تالار مركزي را دارند. در قسمت شرقي دژ تأسيسات ديگري مركب از اطاق ها و آب انبارها ساخته شده است؛ سقف آب انبارها با طاق جناغي و گهواره اي استوار شده اند. محوطه داخلي آنها نيز به وسيله نوعي ساروج غير قابل نفوذ گرديده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام مضايق و محاصره ها از آب آنها استفاده مي شده است. در سمت شمال غربي دژ پلكان هايي سرتاسري وجود داشته كه اكنون ويران شده و قسمت هايي از آن بيرون خاك است و تنها راه صعود به بخش هاي مرتفع تر بناست.
از آثار معماري و برخي از سنگ هاي زبره تراش و روش چفت و بست سنگ ها و ملات ساروج و اندود ديوارها از نوعي گچ و خاك مي توان به يقين اظهار داشت كه ساختمان اين دژ و قلعه در روزگار اشكانيان و بخصوص ساسانيان ساخته شده است. در قرون دوم و سوم و تا چند قرن پس از آن مورد تعمير و مرمت قرار گرفته و تغييراتي در آن به وجود آمده و الحاقاتي در بنا ايجاد شده است.
در مورد اشيا و ابزاري كه از قلعه بابك به دست آمده بايد گفت كه نخستين اشيا بدست آمده سفالينه هاي منقوش و لعاب خورده بود كه يك دوره استقرار تا اوايل قرن هفتم هجري را نمايش مي داد. همچنين تعدادي سكه هاي مسي كشف شدند كه برخي از آنها به علت ساييدگي و زنگ خوردگي فراوان غير قابل خواندن است و در بين اين سكه ها برخي مربوط به اتابكان آذربايجان و هزارسيبان (قرون ششم و هفتم هجري) هستند.
به لحاظ سوق الجيشي موقعيت استقرار بنا بر فراز قله به گونه اي ست كه بيست نفر سپاهي قادر بوده اند هجوم يك سپاه صد هزار نفري را مانع شود و تلفاتي هم نداشته باشند، چه تير و كمان و اسلحه معمول زمان را به سربازان و مستحفظاني كه بر بلندي موضع مي گرفتند به جهت بعد مسافت كارگر نمي افتاده است. بدون اين كه قصد اغراق در بين باشد موقعيت مستحكم قلعه و دژ، آن چنان اعجاب انگيز است كه از نبوغ نظامي و آگاهي كامل بنيان گذار آن حكايت مي نمايد. از همين جا بوده است كه بابك خرم دين و يارانش به مدت بيست و چند سال لشكريان عرب را كه به قصد محاصره و سركوب جنبش او آمده بودند در كوه ها سرگردان و با شبيخون هاي خود آنها را از دم تيغ گذرانده و وادار به فرار مي كردند.
وجودسیستم آموزشی فارسی زبان ورسانه های فارسی زبان سبب شده تابسیاری ازلغات ترکی به فراموشی سپرده شودبه همین سبب وجودمنبع لغات برای حفظ زبان ضروری است. فایل زیرتوسط آقای سجادکیانفرتهیه شده وشامل ۲۵۰۰لغت ترکی می باشد. دریافت فایل |
ضرب المثل هاي موجوددرصفحه زيربه زبان تركي مي باشند. جمع آوري اين مطالب زمان بر بوده لذا ازكساني كه قصددارندآنرادروبلاگ خودمنتشر كنندتقاضا مي شود نام منبع آنرانيزذكركنيد. صفحه مربوط به ضرب المثل ها(آتالارسوزو) |
آذربايجان غربي استاني درهمسايگي سه كشور
اروميه مركزاستان آذربايجان غربي درشمال غربي كشورواقع است.
اين استان كه درهمسايگي سه استان آذربايجان شرقي،كردستان وزنجان قرارداردوباسه كشورتركيه،عراق وجمهوري آذربايجان هم مرزاست.
مساحت آذربايجان غربي درحدود43000كيلومترمربع، وازنظرمساحت دررديف يازدهم استاني قراردارد.
نقشه جغرافيايي اين استان شباهت خاصي بانقشه ي كشورايتاليادارد.اروميه در45درجه و20دقيقه طول شمالي و37درجه و32دقيقه عرض شمالي خط استواواقع است.
آب وهواي آن مديترانه اي است وارتفاع شهرازسطح درياهاي آزاد1332متراست.
جمعيت كل استان طبق برآوردسازمان برنامه وبودجه درسال1377، 2ميليون و617هزارو70نفروجمعيت شهرستان اروميه 769هزارو12نفربوده است.
باتوجه به آماربالا بيش ازيك چهارم جمعيت استان دراروميه ساكن هستند.يكي ازمهمترين مناظرطبيعي وگردشگري آن درياچه اروميه است.ازويژگي هاي استان آذربايجان غربي، باغ هاي سيب،انگور،بادام وديگرميوه هااست كه درفصل هاي تابستان وپاييزاززيباترين مناظراستان به شمارمي آيند.
فصل زمستان براي علاقه مندان ورزشهاي اسكي وكوهنوردي درپيست خوشاكووكوه هاي مرتفع،بسياردلپذيراست.
شهرستانهاي ماكو،مهاباد،سلماس،نقده،مياندوآب،پيرانشهر،سردشت،بوكان،تكاب،اشنويه،شاهين دژوچالدران دراستان آذربايجان غربي واقع اند.
راه هاي ارتباطي اروميه باشهرهاي استان وكشورهاي هم مرزازطريق راه هاي زيرامكان پذيراست:
1.جاده اروميه - سلماس
2.جاده اروميه - مهاباد
3.جاده شهيدكلانتري
4.جاده سرو
5.جاده اروميه - زيوه
6.جاده اروميه -اشنويه هستند.
ازرودخانه هاي مهم اروميه مي توان ،باراندوزچاي،شهرچاي،رودخانه شهر،روضه ي چاي ونازلوچاي رانام برد.
شهرستان اروميه ازاطراف به كوه هاي آندما،كاراشين،قطول،كان كبوتر،سورشهيدان،هلانه،بيناروملايرمشرف است.وازكوه هاي ديگرآن كوه سيروجهودان و...رانيزمي توان نام برد.
ازچشمه هاي اروميه مي توان به چشمه زنبيل وچشمه قيزجه وآب گرم ايستي سو،آب گرم محال باراندوز اشاره كرد.
همچنين ازغارهاي معروف مي توان غارميرداوود،غارهاي كوه قارني ياروق،غارهارون ومارون،غارفرهاد،تخت قاراوكهريزودانيال رانام برد.
صنايع دستي:فرش دستباف ازاقلام مهم صادرات استان صنايع چوبي وريزه كاري وبافتني هاي پشمي.
سوغات:عرقيات گياهي-نقل بيدمشك-حلواي گردووهويج-محصولات كشاورزي ومنطقه اي ازجمله عسل،لبنيات،كشمش،سيب وانگور.
جنگ چالدران جغرافياي فعلي ايران رارقم زدوتمام تلاش ايراني ها براي جبران تبعات آن راه به جايي نبرد.
عمق استراتژيك ايران يعني مناطقي ازآسياي صغيروقفقازوعراق امروزازكشورجداشدباتوجه به اين موارداست كه بايدگفت جنگ چالدران وتحولات دوره صفويه رابايداززاويه ديگري موردبررسي قراردادوبارشكست هاوجدايي هارابه دوش قاجارهانينداخت.
Xalq arasında qız görmədən sonra oğlan qərara gəlir, qızı bəyənirsə, yaxın adamlarına bunu xəbər edir. Qızın yerini-yurdunu öyrənib xəbər tuturlar. Ailəsinin-anasının, atasının, bacı və qardaşlarının kimliyini öyrənirlər. Sonra valideynlərin fikri öyrənilir. Oğlanın ata-anası razı olduqdan sonra qızın yaxın adamlarına-xalasına, bibisinə, anasına xəbər göndərir.
Xəbər göndərmə
Oğlan evi arayıb, axtarıb qız evinə münasib, yaxın bir adam göndərir ki, kim tərəfdən elçi gəldiyini qız evinə xəbər versin. Bəzən elə olur ki, qız evi razılıq vermir. Necə deyərlər, "ətəyindəki daşı yerə tökmür". Onda elin-obanın ən mötəbər, hörmətli adamı qız evini razılığa gətirməyə çalışardı.
Kiçik elçilik
Adətə görə əvvəl iki qadın-oğul anası, yaxın qohumlarından biri elçi gedər. Çünki həmişə analar qızın ürəyindəkiləri bilərdi. Elə ki, qadınlar razılığa gəldi, ailənin şah damarı sayılan atalar görüşməli idi. Oğlan atası üç nəfər hörmətli şəxslə qız evinə gedər. Elçi gedənlər öz hərəkəti, davranışı ilə qız evinə bildirir ki, elçiliyə gəlib. "Elçiliyə gecə getməzlər".
"Elçilərin qarşısına qoyulan çay içilməz".
Elçilikdə deyirlər "qız ağacı qoz ağacı, hər gələn bir daş atar", "qız yükü duz yükü". Qız atası elə birinci elçilikdən razılığa gəlmir. "Qız qapısı, şah qapısı". Bir qızla, anası ilə, yaxın qohum - əqrəbə ilə məsləhətləşim, sonra qəti fikrimizi sizə bildirərik, deyir.
Qızın rəyi soruşulanda həmişə qız susar. Susmaqsa razılıq əlamətidir, - deyərlər. Ancaq yenə qəti söz deyilməzdi. Böyük elçiliyə razılıq verilərdi. Çünki əsas sözü böyüklər, ağsaqqallar deməli idi.
Elçilik
Ata ailəyə yaxın olan adamları - əmini, dayını və başqa qohumları evə dəvət edir. Məsləhətləşdikdən sonra "elçi" getməyi qərara alardılar.
Oğlanın bacısı və ya gəlinləri qızı görüb, bir də ağzını "arayırdı". Qızın razı olduğunu görəndə öz fikirlərini ona deyirlər. Sonra qızın anasının yanına gəlib eyhamla bildirirlər ki, "beş filan gün sizə gəlirik, elçiliyə".
Qızın anasıda evdəkiləri bundan xəbərdar edir. Yaxın qohumlardan evə çağırırlar. Məsləhətləşdikdən sonra əgər öz aralarında razılığa gəlirlərsə, qızın da fikrini öyrənirlər. Bunu da qıza yaxın olan bacı, gəlin, ana və ya rəfiqəsi soruşur. Qız razı olduğunu bildirmək üçün həmişə : "özünüz bilərsiz" deyir.
Təyin olunmuş gündə elçilər gəlir. Uzun söhbətdən sonra mətləbi açıb deyirlər. Əgər qız tərəf razı deyilsə, rədd cavab verir. Bu söz daha dəyişilmir. Əgər razıdırsa deyir ki, "qoy bir fikirləşək, götür-qoy edək məsləhətləşək, sonra qərara gələrik. İndi isə qonağımızsınız".
Oğlan evi aradan bir müddət keçdikdən sonra yenidən, ikinci dəfə elçiliyə gəlir. Yenə də əvvəldən qız tərəfi xəbərdar edirlər ki, "sizə gəlirik".
Qız evi bu dəfə hazırlıqlı olur. Qonum-qonşudan da ağsaqqal, ağbirçək dəvət edirlər.
Oğlanın elçiləri gəlir. Onları yuxarı başa keçirirlər. Qız tərəf də əyləşir. Bu məclisdə həm qadınlar, həm də kişilər iştirak edir. Təkcə qızın anasından başqa. O da otağa girib çıxır, ancaq onlarla oturmur.
Bir qədər söhbətdən sonra oğlan tərəfdən bir nəfər mətləbi gətirir əsas məsələnin üstünə. Qız tərəf üzünü tutub, soruşur ki: "hə, indi sizin son sözünüz nədir?" Qız tərəfdən də əmisindən, dayısından biri bir qədər yüngülcə minnətdən daha qapımıza gəlmisiz, duz-çörək kəsmişik və s. sonra "Allah mübarək eləsin", "Xoşbəxt olsunlar" deyir. Oturanlar da bir ağızdan "Amin" söyləyirlər. Yəni qohumlar bir-birlərini təbrik edirlər.
Qızın bacısı və ya gəlinləri çay gətirir. Hami "şirin çay" içir. Bundan sonra bəzən yemək də verirlər. Elçilər gedəndən sonra qızın bacısı və ya gəlinləri "gəlinin" "bacılığı" gilə yollanırlar. Çünki elçi gələndə qız evdə oturmaz. Onlar qıza mübarək deyir və evə gətirirlər. Evdə qızı qardaşları, ata-anası təbrik edəndə o, həmişə ağlayır
Nişan
Bölgədən bir neçə ay sonra böyük nişan gətirirlər. Buna oğlan tərəf çoxdan hazırlaşmış olur. Nişanda qız üçün hər nə lazımdır alıb gətirirlər. Təkcə ayaqqabıdan başqa. Deyirlər ki, ayaqqabı darlıqdır. Onu da alırlar. Ara günlərdə qaynana qızın yanına gələndə gətirir.
Nişanda bütün xərci çox vaxt oğlan evi göndərir. Ət, yağ, un, düyü, göyərti, bir sözlə, soğandan başqa hər şey. Soğan acılıqdır.
Oğlan evi nişanı, qırmızı lentlə bəzədilmiş xonçalarda və çamadanlarda gətirirlər.
Hamı yeyib-içib, şənlənəndən sonra süfrə yığılır. Qızı oturdurlar yuxarı başda. Qabağına güzgü qoyurlar, şam yandırırlar. Xonçaları da düzürlər dövrəsinə. Bundan sonra oğlan yengəsi, qardaşı arvadı, xonçanın üstünə nəmər atır. Qız yengəsi də gəlib nəmər atır. Bundan sonra oğlanın bacıcı başlayır gətirilən şeyləri nümayiş etdirməyə. Oturanlar da bir ağızdan "mübarəkdir" söyləyirlər. Sonra nişanda gəlmiş ətirlərdən birini götürüb, verirlər oturanlara, hamı onunla ətirlənir.
Xonça gətirmə
Nişandan sonra qız kimin toyuna, saxina getsə onun adına xonça gətirirlər. Burada qızlar oturur bir tərəfdə. Bu zaman qaynana əlində xonça oynaya-oynaya girir məclisə. Gəlir gəlinin qabağına.
Alnından öpüb onu qalxızır və xonçanı qoyur onun yerinə. Qızı oynadır. Bundan sonra baldız, qayın, elti və bəy gəlini oynadırlar.
Bayramlıq
Toya qədər bütün bayramlarda qıza bayramlıq gətirirlər. Bunlardan ən maraqlısı novruz bayramlığıdır. Bu bayrama qaynana həvəslə hazırlaşır. Ya axır çərşənbə, ya da bayram axşamı gəlinə bayramlıq gətirirlər. Burada qıza qırmızı rəngli paltar, ya yaylıq, bir zinət, başına xına qoyulmuş buynuzlu qoç gətirirlər. Bundan başqa şəkərbura, paxlava, qatdama, qoz-fındıq, innab, xurma ilə dolu xonçalar, şamlarla bəzədilmiş səməni və səbətlər gətirirlər. Gəlinin başına, əlinə, ayağına xına qoyurlar.
Cehiz
Toydan iki-üç gün əvvəl gəlinin cehizini gətirirlər. Bunu gəlinin qardaşları, əmisi, dayısı, bibisi, xalası oğlanları, bəyin dostları və "qardaşlığı" gətirirlər. Ana gəlinin cehizini düşürmək üçün gəlinin qardaşına nəmər verir.
Sonra gəlinin yengəsi, bacısı evi bəzəməyə gəlirlər. Onlar evi bəzəyib qurtarandan sonra əşyaların bəzisinə qırmızı lent bağlayırlar. Qaynana evi bəzəyənlərə də xələt verir.
Paltarbiçdi
Toydan qabaq qız evində "paltarbiçdi olardı". Bu məclisdə ancaq qadınlar iştirak edərdi. Qohum-əqrəba qıza aldığı hədiyyəni göstərər, sonra xüsusi kiçik torbalarda hazırlanmış şirniyyatdan götürərdilər. Sonra qız bacısı gəlinin ata evindən aparacağı cehizi göstərərdi. Cehizlər oğlan evinə aparılar və gəlin otağı bəzənərdi. Ev bəzəyən qızlara oğlan anasından xələt verilərdi. Hamı şənlənərdi.
Qız saxı
Hər qızın yaxın rəfiqəsi, bacılığı var. Kimin toyu oldu, bacılığı "sax" qaldırır. Saxqaldırma geniş yayılmış bir adətdir. Sax taxtadan düzəldilmiş üstünə güzgü, şam, parça, şirni, meyvə bərkidilmiş bir toy bəzəyidir. Onu bəzəməyə də xüsusi məharət lazımdır. Əgər toyu olan qızın bacılığı ərə gedibsə, gəlin olduğu evdən sax qaldırır.
Bacılıq gildə süfrə açılır, sax bəzədilir. Cavanlar oynaya-oynaya gəlirlər bacılıq gilə. Yeyirlər, içirlər, oynayırlar. Axsam təxminən saat doqquzda, onda oğlan evindən cavanlar gəlir qız saxına. Bəy də gəlir, qardaşlıq da. Həyətdə "lopa" yandırırlar, tonqal qalayırlar, o ki var oxuyub-oynayırlar. Sonra da saxı götürüb çala-çala, tüfəng ata-ata gəlirlər qız evinə. Qız evində də yeyib-içib şənlənirlər.
Xınayaxdı
Qızlar yığışır otağın birinə, qız yengəsi də islanmış xınanı götürüb düşür ortaya, oynayır. Sonra bir sini, bir də boş bir kasanı gətirib qoyur oğlan adamının qabağına. O da boş kasaya pul atıb, xınanı götürür. Oynaya-oynaya gəlir qızın yanına. Onun əllərinə, ayaqlarına xına qoyur. Sonra da məclisdəkilərin qabağına gətirir. Hamı xına qoyub, nəmər salır.
Qızlar "xınayaxdı"da olanda oğlanlar oynayıb, şənlənirlər. Bu vaxt qız tərəfdən bir nəfər "iki rəngli" çay gətirib qoyur bəyin və dostlarının qabağına. Onlarda çayı içib, boş nəlbəkiyə nəmər qoyurlar.
Qızlardan biri xına gətirir. Oğlanlar da çeçələ barmağını batırırlar xınaya.
Kəbinkəsdirmə
Kəbinkəsdirmə toy günündən bir neçə gün qabaq olardı. Kəbini adətən molla kəsirmiş. Bu mərasimdə hər iki tərəfdən iştirak edərmiş. Hər tərəfdən 1 nəfər şahid olardı. Mollaya 3 manat pul, bir kəllə qənd pay verərmişlər. Kəllə qənd çəkisi 8 kq olarmış.
Kəbinkəsdirmədə hər iki tərəfin yaxın adamı, bir çox hallarda isə qız və oğlan iştirak edərdilər. Kəbinkəsdirmənin "siğə" forması da vardır.
Azərbaycanda Sovet hakimiyyəti mövcud olandan sonra nikahın dövlət tərəfindən qeyd olunması forması tətbiq edilmişdir.
Qız toyu
Səhər saat on birdə, on ikinin yarısı "qara zurnanın" səsi ətrafa yayılar, kəndi ayağa qaldırardı. Toy başlanardı.
Yenə cavanlar yığılır qulluq etməyə. Dəstə-dəstə adamlar toy evinə gəlir. Yeyir, içir, şənlənirlər. Kimi xonça gətirir, kimi də nəmər atır.
Yemək verilməzdən əvvəl oğlan evindən bir nəfər kişi gəlir, yemək qazanının üstünə pul atır. Buna "qazanacdı" deyirlər.
Toyda kəndin cavanları güclərini sınayır, güləşirlər. Kim ki, qalib gəldi, gedib kimin qolundan tutsa onunla oynamalıdır. Burada boyun qaçırmaq, etiraz etmək olmaz. Gərək oynayasan. Qalibə hörmət, xalqımızın ulu adətidir.
Oğlan evi qızı oynadır. Sonra isə təxminən saat dörddə-beşdə geri qayıdırlar.
Oğlan evi getdikdən sonra yenə də yeyib-içirlər, oynayırlar. Saat altının yarısı, olanda qız evində cavanlar yığışır "qız saxına" getməyə.
Gəlin aparma
Azərbaycan xalqının ən qədim havası olan "Vağzalı"nın sədaları altında oğlan evi qız evinə gəlir. Onlar oynaya-oynaya, oxuya-oxuya deyirlər:
Al almağa gəlmişik,
Sal almağa gəlmişik.
Oğlanın adamıyıq,
Aparmağa gəlmişik.
Gəlin olan otağın qapısı bağlı olar. Bəy atası xələt verməyincə qız evi gəlini otaqdan çıxmağa qoymazlar. Gəlin evdən çıxmamış ata-ana xeyir-dua verər. Gəlinin belini qırmızı yaylıqla qaynı bağlayar. Gəlinin başına duvaq atarlar. Həyətdə iri tonqal qalayıb ətrafında gəlini üç dəfə fırladırlar ki, getdiyi ev işıqlı, ocağı isti olsun.
Gəlinin dalınca daş atarlar ki, getdiyi yer möhkəm olsun. Gəlinin dalınca su atırlar ki, aydınlıq olsun.
Gəlin oğlan evinə çatan kimi ayağının altına qab qoyurlar ki, sındırıb keçsin. Gəlini qapıda əyləşdirib qucağına oğlan uşağı verirlər ki, ilki oğlan olsun.
Gəlin ayağı altında qoyun qurban kəsilir. Qoyunun qanından gəlinin alnına, bir də paltarına sürtürlər ki, istiqanlı olsun, tez qaynayıb-qarışsın oğlan evinə.
Gəlinin qaynaması başına sığal çəkər ki, mehribançılıq olsun.
Gəlinin başına xırda pul, şirniyyat, düyü, buğda səpərlər ki, bolluq olsun.
Gəlinin qarşısında qırmızı lentlə bağlanmış güzgü aparırlar. Güzgü yengənin əlində olur. Sağdişlə, soldişin əlindəki stəkanın içində düyü, şam olur. Düyü bolluq rəmzidir.
Gəlin bəzədilmiş otağa aparılır. Hamı bir ağızdan "xoşbəxt olsun", "oğullu-uşaqlı olsunlar" deyir.
Toydan üç gün sonra qız anası və qızın ən yaxın qohumları qızı görməyə gəlir.
Oğlan toyu
Qız toyunun səhərisi oğlan evində toy başlanır. Səhər tezdən mağarı qurub, bəzəyəndən sonra hazırlaşırlar gedib gəlini gətirsinlər. Əvvəlcə bütün minikləri bəzəyirlər. Onlara qırmızı lent, kəlağayı bağlayırlar. Saat on birdə, on ikinin yarısı yığışırlar getməyə. Gəlin gətirməyə nə bəyin, atası nə də anası getmir.
Qız evinin qapısında hamı minikdən düşür, təkcə bəydən başqa. Qardaşlıq gəlir qız anasının yanına ki, xala, get bəyi düşür. Qaynana gəlir sürücüyə xələt, bəyədə nəmər verib düşürür.
Həyətdə çalıb-oynayırlar. Qız gəlinlər yığışır gəlinin başına. Burada oğlan yengəsi qız yengəsinə "başbəzəyi"nin haqqını, xələt verir.
Qızın qaynı gəlinin belinə qırmızı lent bağlayır. Bunu edərkən 2 dəfə bağlayıb açır, 3-cü dəfə bağlayırlar.
Qardaşı qıza deyir. "Get qədəmin uğurlu olsun. Evimizə qonaq çağıranda sənə hədiyyə alacğam". Sonra gəlinin əlinə pul qoyub bağlayırlar. Bütün yaxın və uzaq qohumlar qızla öpüşüb görüşürlər. Nəhayət qızın atasına yol verirlər. Ata bir neçə kəlmə ilə qızına nəsihət verir və xoşbəxtlik arzulayır. Sonra onun alnından öpür. Gəlinə ana da xeyir-dua verir.
Oğlanın bacısı ucadan səsləyir; "Gəlin, gəlinimizi aparaq". Bu vaxt qız evindən kiçik uşaq qaçıb, qapını bağlayır. Buna "qapıbasma" deyirlər. Bəy və "qardaşlıq" ona nəmər verir və qapını açırlar.
Gəlini otaqdan bəy və "qardaşlıq çıxarır". Həyətdə oğlan evi o ki var çalıb oynayırlar.
Gəlini miniyə əyləşdirirlər. Sonra qardaşlıq və başqa bir cavan gəlib, "qız saxını" götürürlər. Hamı əlində şam və lampa yandırır. Qızın qabağında güzgü tuturlar.
Nəhayət hamı yola düzəlir. Fişəng atırlar, lopa yandırırlar və s. Yolda miniklər ötüşür. Təkcə gəlin miniyini heç kim ötmür.
Yolda miniklər dayanır. Biri gəlinin ayaqqabısının bir tayını götürüb, düşür qabağa, hamıdan tez çatıb, ayaqqabını qaynanaya, qayınataya göstərib deyir: "Muştuluğumu verin, gəlininiz gəlir". Qayınana ona xələt verir.
Hamı gəlib çatır, minikdən düşürlər. Qayınana sürücüyə xələt verib gəlini düşürür. Bəyin qardaşı oynaya-oynaya gəlib gəlinin ayağı altında qoç qurban kəsir. Qaynana qoçun qanından götürüb bəylə-gəlinin alnına sürtür. Sonra hər ikisi qoçun üstündən keçirlər.
Bişirilən ilk Fətiri ovurlar. İçinə xırda pul, düyü, qənd, konfet qoyub verirlər bəyə. O da tökür gəlinin başına.
Sonra gəlini aparırlar otağa. Gəlin oturmur. Qaynana gəlib ona xələt verir və ya nə isə alacağına boyun olur. Sonra gəlib gəlinlə görüşür və ona xələt verirlər. Buna "boygördüşü"də deyirlər. Bundan sonra hamı əyləşir. Həyətdə də toy başlayır.
Axşamüstü saat altıda, altının yarısında qız evindən oğlan toyuna qohumlar gəlir. Qızın ata və anasından başqa kim istəsə gələ bilər. Bir-iki saat oturub gedirlər. Onlar gedəndən sonra "bəyin" dostları yığışırlar, "oğlan saxına" getməyə. Cavanlar gəlir "qardaşlıq"gilə. "Oğlan sax"ında ancaq oğlanlar iştirak edirlər. Qızlar arada qulluq edirlər. "Bəylər" doyunca çalıb-oynayırlar. Nəhayət, "oğlan sax"ını götürüb, qayıdırlar bəyin evinə. Aşığın maraqlı rəvayətlərinə qulaq asırlar.
Saxların hər ikisini bəylə gəlin dərir. Onun üstündəkilər də bəylə gəlinə çatır. Konfetləri və meyvələri isə qonum-qonşuya paylayırlar.
Üzəçıxdı
Təzə gəlin qayınatasından yaşınır və onun gözünə görünmür. Toydan 10-15 gün sonra qaynana süfrə hazırlayır. Ailənin bütün üzvlərini çağırır. Hamı gəlib oturur, gəlindən başqa. Belə olanda qayınata gəlini səsləyir və özü onu gedib gətirir. Sonra gəlinə qiymətli bir hədiyyə verib ona, bu ailənin ən əziz üzvü olduğunu deyir. Bundan sonra gəlin heç kimdən yaşınıb çəkinmir.
Gəlingördü
Toydan iki-uc ay sonra qız evi oğlan evinə xəbər göndərir ki, "filan gün gəlirik gəlini görməyə". Oğlan evi hazırlıq görür. Yaxın qonum-qonşudan üç-dördünü dəvət edir.
Qızın anası da yaxın adamlardan götürüb gəlir qudası gilə. Yeyib içib şənlənirlər. Axırda qızın anası gəlinə və bəyə gətirdiyi hədiyyələri verib qayıdırlar.
Ayaqaçdı
Gəlingördükdən sonra gəlinin anası qızını və kürəkənini evinə qonaq çağırır. Buna "ayaqaçdı" deyirlər. Bir nəfərdən xəbər göndərirlər ki, yığışıb bizə gəlir. Ayaqaçdıda kişilər də gəlir. Böyük məclis qururlar. Yeyib-içirlər, çalıb-oynayırlar.
Qızın anası oğlana və qıza aldığı hədiyyəni verir. Həmin gün qızı evdə qonaq saxlayırlar. Bir-iki gündən sonra əri gəlib aparır. "Ayaqaçdı"dan sonra bəylə-gəlin istədikləri vaxt ora gedib-gəlirlər.
Qonaqçağırma
"Ayaqaçdı"dan sonra həm oğlan, həm də qız tərəfdən ən yaxın qohumlar "bəylə-gəlini" qonaq çağırırlar. Bu da bir növ "ayaqaçdı"ya bənzəyir. Qonaq çağırdıqdan sonra bəylə-gəlin onların evinə gedib-gəlirlər. Qonaq çağırarkən onlara hədiyyə verirlər. Ümumiyyətlə, "bəylə-gəlin" kimi evinə ilk dəfə qədəm qoysa o zaman onlara hədiyyə verirlər.
Nəvəgörmə
Gənc ailənin üçüncü üzvünün dünyaya gəlməsi, toy bayrama çevrilir. İlk nəvənin yorğan-döşəyini qız anası salar. Elə ki nəvə dünyaya gəldi, nənə düşür əl-ayağa. Ən gözəl ipəkdən ona yorğan-döşək salır, beşik alır. Nəvəni görməyə "qırx" çıxdıqdan sonra gedirlər. Gəlinin ata-anası, bacısı-qardaşı, gəlinləri yığılıb gəlirlər. Körpəyə paltar alırlar. Bu şeylərin hamısını qırmızı lentlə bağlayırlar. Körpəni görəndə isə hamı qundağına nəmər qoyar.
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد